نزاع ایران و عربستان، تجارت چین را مختل میکرد/ بازنگری اعراب درمورد اتکا به آمریکا
تاریخ انتشار: ۳ تیر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۰۵۹۰۲۲
بیش از هشت سال اختلاف بین ایران و عربستان نتیجهای جز اتلاف سرمایههای انسانی و مالی در برنداشته است. از این منظر، تحول در روابط تقابلآمیز این دو دولت همسایه امری اجتنابناپذیر بود که توافق اخیر دیپلماتیک بین تهران و ریاض با میانجیگری پکن، توانست این موضوع را محقق کند. توافق دو کشور علاوه بر بازسازی زمینههای همکاری بین ایران و عربستان، آرامش در غرب آسیا را نیز تا حد زیادی محقق و رقابتهای نیابتی را محدود میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
اگر با چهارچوبهای مفهومی و نظری به این موضوع بپردازیم میتوانیم از دو منظر، نزدیکی روابط ایران و عربستان را بررسی کنیم. یکی از دیدگاهها، نظریه «موازنه قوا» است؛ طی هشت سال گذشته تصور دو کشور چنین بود که به صورت جنگ نیابتی یا رویارویی میتوانند طرف مقابل را تسلیم کنند. ایرانیها با محور مقاومت در سوریه، عراق، لبنان، یمن و در سوی مقابل عربستان نیز با نیروهای نیابتی مثل داعش و القاعده طی این هشت سال به زورآزمایی پرداخته و در این رویارویی، هر دو طرف متحمل هزینههای سنگین مالی و انسانی شدند. اکنون طرفین به این نتیجه رسیدهاند که این تقابل به صورت جنگ نیابتی و سختافزاری نتیجهای ندارد. لذا محاسبات در تهران و ریاض بدین سمت رفت که موازنه بهتر از تلاش برای چیرگی است؛ در نتیجه از طریق مصالحه، به سمت عادیسازی روابط رفتند و متعهد شدند که به دیگری فشار وارد نکرده و جنگ نیابتی را متوقف کنند.
از منظر نظریه «سازهانگاری» هم میتوان به از زاویه دیگری بهبود روابط بین دو کشور را تحلیل کرد؛ ذهنیت ایرانیها از عربستان «اسلام آمریکایی و اسلام متحد با دشمنان اسلام» و ذهنیت عربستان از ایران هم «دولتی مزاحم و رقیب» بود که باید عوض شود که آرامش به منطقه برگرد. این دو ذهنیت ظرف هشت سال گذشته ادامه یافت تا اینکه دو طرف به این جمعبندی رسیدند که این برداشت منفی دو طرفه، با واقعیت همخوانی ندارد. در حال حاضر نگاه دو کشور به یکدیگر متفاوت شده است. این تغییر ذهنیت مهمترین عامل تحول در روابط دو کشور است.
چرا چین به عنوان یک قدرت جهانی، به روابط پُرچالش ایران و عربستان در خاورمیانه ورود کرد؟اگر از بُعد عملی و میدانی بررسی کنیم، واسطهگری چین که شریک استراتژیکی برای ایران و عربستان محسوب میشود، تأثیر قابل توجهی در این توافق داشته است. به هر حال، حرف از ۵۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری توسط چین در عربستان و ۵۰ تا ۱۰۰ میلیارد دلار سرمایهگذاری در ایران، در میان است. اختلاف بین ایران و عربستان علاوه بر اینکه به زیان هر دو کشور بود، باعث آسیب به تجارتِ چینیها میشد.
چین دو قرارداد بلندمدت با ایران و عربستان امضا کرده و سرمایهگذاری گستردهای را در حوزه نفت، گاز، پتروشیمی، حمل و نقل و سدسازی انجام داده است. پس اگر تنش بین این دو کشور به جنگ میانجامید، سرمایهگذاری چین جز ضرر چیزی دربرنداشت. مضاف بر آن، جادهای که قرار است چین در خاورمیانه در دنباله جاده ابریشم احداث کند، با اختلاف بین ایران و عربستان محقق نمیشد. از سوی دیگر، چینیها نیاز زیادی به نفت و گاز دارند تنش بین دو قدرت نفتی، بازار انرژی را مختل میکرد. به همین دلیل، چین برای تبدیل تقابل به تعامل میان این دو کشور، تلاش بهسزایی انجام داد.
البته دولتهای دیگری هم قبل از چین در این زمینه رایزنیهای مفصلی کرده بودند زیرا بهبود روابط میان تهران و ریاض، باعث نفع آنها نیز میشد؛ مثل دولت عراق، عمان و قطر. مجموعه این عوامل مفهومی، واقعی و میدانی در نهایت به این توافق منجر شد.
محاسبات اعراب در روابط با آمریکا درست از آب درنیامد تأثیر سایر قدرتها -به خصوص آمریکا- در این توافق چه بود؟تأثیر غیرمستقیمی که ایالات متحده بر توافق ایران و عربستان داشت، از این زاویه بود که محاسبات عربستانیها در روابطشان با غرب درست از آب درنیامد. آمریکا با وجود پایگاههای متعدد نظامی در منطقه، در جنگ بین عربستان و حوثیها، به آن شکلی که ریاض تواقع داشت از ائتلاف عربستان در یمن حمایت نکرد. علاوه بر این، با سقوط مفتضحانه دولت اشرف غنی در افغانستان، تلنگری به عربستان زده شد که اگر روابط خصمانه میان آنها با ایران به درجاتِ شدیدی برسد، آمریکا و بهطور کلی غرب، پشت عربستان را خالی میکنند. تحت تأثیر این عوامل، سعودیها چرخش دیپلماتیک کردند.
اختلافات قدیمی در لبنان و یمن، میتواند به فرصت تبدیل شود! برخی تنشها بین ایران و عربستان از جمله جنگ یمن یا رقابت بر سر تشکیل دولت در لبنان، زمینههای بسیار جدی دارند. به نظر شما، این توافق چه اثری بر منازعات قدیمی میان این دو قدرت سنتی در خاورمیانه خواهد داشت؟اگر پس از عادی شدن کامل روابط با بازگشایی سفارتخانهها، مذاکرات برای کاهش تنش ادامه یابد و هر دو کشور برای دستیابی به فهم مشترک تلاش کنند، علاوه بر اینکه اختلافات قدیمی در لبنان و یمن و سایر حوزههای رقابت، تهدید به حساب نمیآید، بلکه به فرصت تبدیل خواهد شد! ایران و عربستان اعلام کردهاند که هدفشان از این توافق تنها بهبود روابط دیپلماتیک نیست؛ بلکه توافقات سیاسی، صنعتی، مالی و بازرگانی هم در مرکز توجه قرار دارد. بنابراین، اختلافات بر سر کشورهایی مثل لبنان و عراق میتواند هر چه سریعتر حل شود. این کار تنها با مذاکرات بین دو طرف محقق میشود و اگر این اتفاق رخ ندهد، شاهد نتیجهای جز قطع مجدد روابط نخواهیم بود! پس باید در مورد این موضوعات نیز به توافق رسید تا فرصت همکاریهای سیاسی و اقتصادی بین دو کشور، از بین نرود.
آتشافروزی غرب در یمن، با وجود جنگ اوکراین کاهش یافته است با توجه به آنکه ایران و عربستان تنها بازیگران جنگ یمن نیستند، آینده این جنگ را چهطور ارزیابی میکنید؟درست است که ایران و عربستان تنها بازیگران این جنگ نبودهاند؛ اما میتوان گفت این جنگ، به نحوی، نزاع نیابتی بین ایران و عربستان بوده است. زمانی که تنشهای این دو کشور کاهش یابد، طرفین مصلحت را به ادامه این جنگ نمیبینند و چنین رویکردی قطعاً بر سرنوشت جنگ یمن هم مؤثر است. باید به این نکته نیز اشاره داشت که آتشافروزی غرب و آمریکا نیز به علت درگیری در جنگ اوکراین، بسیار کاهش یافته است.
تشکیل دولت مشارکتی در عراق نتیجه بخشتر است چالشهای بین ایران و عربستان در عراق پس از سقوط صدام حسین بسیار جدی بوده و ایران از گروههای شیعه و عربستان از گروههای سنی حمایت کردهاند. آینده سیاسی عراق در پرتوی توافق تهران و ریاض چه خواهد؟پس از سقوط صدام دو طرف بیش از وزن خودشان در عراق سهمخواهی کردند. ایرانیها بر این باور بودند که چون دولت صدام که ستمهای بیشماری علیه شیعیان انجام داده سقوط کرده، باید قدرت کاملاً در دست شیعیان باشد و شیعیان کنترل حاکمیت عراق را در اختیار بگیرند. در حالی که سعودیها بر این باور بودند که سنیها در عراق ریشهدارترند و باید قدرت در دست آنها باشد. اما در حال حاضر -خصوصاً بعد از تحولات و بیثباتیهای داخلی در خود عراق- طرفین به این نتیجه رسیدهاند که دولت مشارکتی در عراق میتواند نتیجهبخش باشد. اکنون این رویکرد جدید در عراق عملی شده و فیالنفسه باعث کاهش تنش است.
چرخش ریاض به سوی سیاست چندجانبهگرایی تحریمهای بینالمللی ایران از سال ۲۰۱۷ کماکان به قوت خود باقیست. با وجود تحریمها، عربستان و ایران چگونه میتوانند در اقتصاد یکدیگر سرمایهگذاری کنند؟عربستان سعودی با در پیش گرفتن سیاست چندجانبهگرایی و دور شدن از وابستگی، عملاً به بسیاری از خواستههای آمریکا پشت پا زده است. آمریکاییها هم از این رفتار عربستان نارضایتی خود را نشان دادهاند. تصمیماتی مثل عدم همکاری عربستان با آمریکا در تحریمهای نفتی علیه روسیه یا تبعیت نکردن از مخالفت کاخ سفید با سرمایهگذاری چین و روسیه در عربستان، نشان میدهد که تبعیت عربستان از سیاستهای غرب، مطلق نیست. سیاستورزی چندجانبهگرایانه توسط عربستان، زمینهساز سرمایهگذاری این کشور در ایران و عدم تبعیت محض از تحریمهای آمریکا علیه ایران خواهد بود.
پیشبینی شما از آینده این توافق چیست؟همرأی شدن هر دو کشور در اسلامگرایی و دیدگاه وحدت اسلامی، به صلاح ایران و عربستان است. ادامه یافتن این مسیر، میتواند منتهی به تقسیم عرصهها با رهبری ایران بر جهان تشیع و رهبری عربستان سعودی بر جهان تسنن باشد. پس، توافق تهران و ریاض، میتواند مسیر هر دو کشور را به سمت وحدت اسلامی هموار ساخته و آیندهای روشن برای طرفین، ملتهای منطقه و جهان اسلام به ارمغان بیاورد. از منظر نگاه واقعگرایانه نسبت به منافع ملی نیز به صلاح طرفین است که جنگهای بیپایانی که میتواند منافع ملموسی را از نظر کشتار نیروی انسانی، تخریب زیرساختها و نابودی بودجههای هر دو کشور در بر داشته باشد، ادامه ندهند. امیدواریم با تداوم روند کنونی، روابط دولتهای ایران و عربستان بیش از پیش تقویت شود و آینده برای ملتهای هر دو کشور، سازنده باشد.
خبرنگار: مهدی حمزه
انتهای پیام./
کد خبر: 1186462 برچسبها عربستان ایران کشور چین آمریکامنبع: ایسکانیوز
کلیدواژه: عربستان ایران کشور چین آمریکا بین ایران و عربستان سرمایه گذاری تهران و ریاض دو کشور تحریم ها هشت سال بین دو دو طرف
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.iscanews.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسکانیوز» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۰۵۹۰۲۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
فلسطین، مسئلهای که عادی نمیشود!
وزیر خارجه آمریکا در روزهای اخیر برای شرکت در نشست مشترک با وزرای خارجه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وارد ریاض شد و در سخنان خود به پروژه عادی سازی روابط عربستان با اسرائیل پرداخت، پروژه ای که پس از عملیات طوفان الاقصی به حالت تعلیق درآمده بود اما اینبار با چاشنی فلسطین روی میز قرار گرفت.
به گزارش خبرگزاری ایمنا، رهبر معظم انقلاب روز گذشته در دیدار با معلمان بار دیگر به مسئله فلسطین پرداختند و با اشاره غیرمستقیم به تحرکات اخیر آمریکاییها در منطقه در پی سفر آنتونی بلینکن به عربستان سعودی، بر شکست پروژه عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی تاکید کردند. حضرت آیتالله خامنهای در سخنان خود تنها راهحل مسأله فلسطین را پیشنهاد مطرح شده از جانب ایران یعنی بازگرداندن فلسطین به صاحبان اصلی آن اعم از مسلمان، مسیحی و یهودی خواندند و تأکید کردند: تا وقتی فلسطین به صاحبان خود بازنگردد مشکل غرب آسیا حل نخواهد شد و حتی اگر بیست، سی سال دیگر هم تلاش کنند که رژیم صهیونیستی را سر پا نگه دارند - که انشاءالله نمیتوانند - این مسأله، حل شدنی نخواهد بود.
رهبر انقلاب افزودند: فلسطین باید به مردم آن بازگردد و پس از تشکیل نظام فلسطینی، خودشان تصمیم بگیرند که با صهیونیستها چه کنند.
ایشان با اشاره به تحرکاتی برای عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی و کشورهای منطقه، گفتند: بعضیها خیال میکنند با این کارها مسأله حل خواهد شد در حالی که با فرض عادی شدن روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی اطراف، نه تنها مشکل حل نمیشود بلکه مشکل متوجه دولتهایی خواهد شد که با چشم بستن بر جنایات رژیم اشغالگر با آن دست دوستی دادهاند و ملتها به جان خود آن دولتها خواهند افتاد.
این سخنان رهبر انقلاب پس از آن بود که «آنتونی بلینکن» وزیر امور خارجه آمریکا بعد از عملیات «وعده صادق» که معادلات را در منطقه غرب آسیا تغییر داد، در روزهای اخیر برای شرکت در نشست مشترک با وزرای خارجه کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس وارد عربستان سعودی شد و در صحبتهای خود به پروژه عادی سازی روابط عربستان با رژیم صهیونیستی پرداخت، پروژهای که طرف سعودی پس از عملیات طوفان الاقصی و افزایش نفرت مردم کشورهای منطقه و جهان از رژیم جنایتکار اسرائیل، بسیار محتاطانه در مورد آن سخن گفته بود و در این مدت مقامات ریاض همواره تاکید کرده بودند که هرگونه عادی سازی روابط با تل آویو در گرو تشکیل کشور مستقل فلسطینی است.
وزیر خارجه آمریکا روز دوشنبه از پیشرفت روند عادی سازی روابط عربستان سعودی و رژیم صهیونیستی و رسیدن آن به مراحل پایانی خبر داد و گفت: آمریکا و عربستان در طول ماه گذشته میلادی اقدامات فشردهای را برای عادی سازی روابط ریاض و تل آویو انجام دادند.
وی اضافه کرد: احتمال دارد، تلاشهای دوجانبه عربستان و آمریکا در این باره به زودی به نتیجه برسد، اما ابتدا باید به جنگ در غزه پایان دهیم و روند تشکیل کشور مستقل فلسطینی را آغاز کنیم تا پس از آن روند عادی سازی روابط عربستان و اسرائیل به پیش رود.
همچنین «فیصل بن فرحان» وزیر خارجه عربستان سعودی نیز در حاشیه این نشست از نزدیکی موعد امضای توافق امنیتی میان این کشور و آمریکا خبر داد.
این تحرکات منطقهای در شرایطی مطرح میشود که ریاض و تلآویو سال گذشته در نزدیکی توافق عادیسازی قرار داشتند، توافقی که قرار بود عربستان در قبال به رسمیت شناختن رژیم صهیونیستی به توافقی امنیتی با ایالات متحده برسد، اما عملیات طوفان الاقصی معادلات طرفین را برهم زد و روند مذاکرات را برای چندین ماه دچار تعلیق کرد.
محمد بنسلمان، ولیعهد عربستان سعودی اواخر شهریور ۱۴۰۲ در مصاحبه با شبکه فاکسنیوز آمریکا گفت که ریاض به عادیسازی روابط با تلآویو به شرط تحقق اهداف فلسطینیان نزدیک میشود. محمد بنسلمان افزود: مساله فلسطین برای عادیسازی روابط با [رژیم] اسرائیل مهم است. ولیعهد عربستان سعودی افزود: ریاض هر روز بیشتر به عادیسازی روابط با تلآویو نزدیک میشود اما به شرط تحقق اهداف فلسطینیها. وی همچنین گفت: واشنگتن پیشنهادی برای برقراری روابط با [رژیم] اسرائیل ارائه کرد و مذاکرات ادامه دارد و خوب است.
منظور ولیعهد عربستان از تحقق اهداف فلسطینیها، راه حل ۲ دولتی در فلسطین است و اگر محمد بن سلمان به طرح عموی خود و پادشاه سابق عربستان، ملک عبدالله در سال ۲۰۰۲ وفادار مانده باشد یکی از شروط آن بازگشت اسرائیل به مرزهای ۱۹۶۷ است.
به نظر میرسد آنچه در روزهای گذشته در پایتخت عربستان شاهد بودهایم نشان از طراحی طرف آمریکایی و عربستانی برای فلسطین و منطقه دارد، زیرا وزای خارجه آمریکا و عربستان درباره بخشی از راه حل مساله فلسطین مواضع مبهمی درباره مقاومت فلسطینی بیان کرده که گذشت زمان جزئیات آن را مشخص خواهد کرد. در همین راستا آنتونی بلینکن میگوید: «یک پیشنهاد سخاوتمندانه مقابل حماس گذاشته شده است و امیدواریم که تصمیم درستی بگیرد». بن فرحان هم اظهار کرد باید تلاش بیشتری در جبهه فلسطینی صورت گیرد و مسیری را در پیش گیریم که در نهایت به تشکیل کشور فلسطین منتهی شود.
این در حالی است که روز دوشنبه در مجمع اقتصادی داووس در ریاض طی بیانیهای اعلام شد پادشاهی عربی سعودی و ایالات متحده آمریکا در آستانه انجام «اقدامات نهایی» برای امضای توافق امنیتی دوجانبه هستند. توافقی که خواسته ریاض بوده و شامل تضمین کامل واشنگتن برای حمایت همه جانبه تسلیحاتی و امنیتی از عربستان است.
با توجه به این موضوع میتوان نتیجه گرفت که در حال حاضر صحبت از آتش بس در غزه و تشکیل یک کشور فلسطینی برای طرفهای منطقهای و فرامنطقه ای یک بازی برد-برد محسوب میشود؛ زیرا از یک سو کشورهای عربی میتوانند بگویند در نهایت راه حلی را پیدا کردهاند و آمریکاییها هم میتوانند از شر دولت نتانیاهو خلاص شده و به بازسازی تصویر فروریخته خود طی ۶ ماه گذشته بپردازند. البته کشور فلسطین مد نظر آمریکا و بلینکن به چند کانتون از هم جدا خلاصه میشود که بدیهیترین اجزای یک دولت را نخواهد داشت و تحت الحمایه اسرائیل باقی خواهد ماند و اینگونه در نگاه و محاسبات دو طرف مساله فلسطین محو خواهد شد.
موانع عادیسازیبا این وجود همانطور که گفته شد، طی ۷ ماه گذشته روند تحولات منطقه پس از طوفان الاقصی مانعی سخت در برابر این پروژه ایجاد کرده است و به نظر نمیرسد در شرایطی که حتی شهروندان و دانشجویان ایالات متحده حاضر پذیرش ننگ حمایت از رژیم صهیونیستی نیستند، عادی سازی روابط با این رژیم برای عربستان سعودی بدون هزینه باشد، به ویژه اینکه ترکیه نیز حاضر شده حداقل در ظاهر، تغییر تاکتیک بدهد و در سیاست اعلامی خود ادعا کرده روابط اقتصادیاش با رژیم صهیونیستی را قطع کرده است.
علاوه بر این، ایده ۲ دولتی در ۶ ماه گذشته مطلوبیت خود را تا حد زیادی از دست داده است و طرف اشغالگر اسرائیلی را در نفی حقوق کامل فلسطینیها مصممتر کرده است. پایگاه آمریکایی «نشنالاینترست» اواخر بهمن سال گذشته در گزارشی نوشت: «حتی اگر بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل همین فردا دفتر خود را ترک کند باز هم منجر به برقراری صلح در خاورمیانه نخواهد شد، چرا که بسیاری از اسرائیلیها به راهحل ۲ دولتی معتقد نیستند».
به نوشته این پایگاه تحلیلی «اما هیچ نشانهای دال بر این وجود ندارد که آسیب ۷ اکتبر نگرش عمومی اسرائیل را به سمت پذیرش ایده یک کشور مستقل فلسطینی تغییر داده باشد». طبق این گزارش، بنیگانتس و همچنین اسحاق هرتزوگ (رئیس رژیم صهیونیستی) و حتی یائیر لاپید، رئیس اپوزیسیون، ناراحتی خود را از لفاظیهای احیا شده دولت بایدن درباره نیاز به راهحل ۲ دولتی از زمان آغاز جنگ علیه غزه ابراز و بهطور خصوصی تأکید کردهاند که دولت بایدن از صحبت علنی درباره راهحل ۲ دولتی در پیامدهای حمله حماس در ۷ اکتبر خودداری کند.
مرور تاریخی وقایع سال ۱۹۹۳ در جریان پیمان اسلو رو مهر تأییدی بر این موضوع است که رژیم اشغالگر و آپارتاید اسرائیل هرگز حقی را برای فلسطین به رسمیت نمیشناسد، حالا ۳ دهه از روزی که یاسر عرفات، اسحاق رابین و بیل کلینتون در واشینگتن دیسی دستهای یکدیگر را به گرمی فشردند گذشته است، روزی که جهان تصور کرد منازعه برای همیشه تمام شده است، اما ۳۰ سال بعد فلسطین دوباره به موضوع اول جهان تبدیل شده و حامیانش دانشگاههای آمریکا را تسخیر کردهاند.
کد خبر 749917